
از دل بکشم من آه شبگیر علی
با داغ تو از جهان شدم سیر علی
تیری که زپا نشاند علمدارم را
با حلق تو کرده کار شمشیر علی
شاید که تیر سینه من را هدف گرفت
از چه گلوی تو به سه شعبه سپر شده؟
این ساقه ی لطیف که با بوسه می شکست
حالا دو نیم از لب تیز تبر شده
علی جان ای گل سرخ وسپیدم
ببین مادر ز داغ تو خمیدم
نمی گردد هنوز هم باور من
که من راس تورا بر نیزه دیدم
یک دشت غرق هلهله و خنده به رو به روست
دریایی از تلاطم غم پشت سر شده
دور از نگاه منتظر مادرت، علی
تشییع و کفن و دفن تنت دردسر شده
آهسته زخمِ باز تو را بسته ام ولی
حس می کنم که فاصله اش بیشتر شده
به دست دشمن بد کینه من
شکسته ای خدا آیینه من
ببین خون گلویت ای علی جان
همه پاشیده روی سینه من
تو تشنه می روی و زمان سفر شده
یا روزهای تیره تر از شب سحر شده
گرم بیان خواهش خشک لبت شدم
دیدم لبت ز خون گلوی تو تر شده
قنداقه اش را بست، حالا اصغر آماده است
سرباز آخر را خودش میدان فرستاده است
از موج آغوش پدر تا اوج خواهد رفت
از نسل ماهی های دریاهای آزاد است
زلال اشك تو رشك فرات است
فرات از صافى چشم تو مات است
وجود تو تعادل بخش این نهر
كه بى تو آبگیرى بى ثبات است
شکسته پشت غم از بار غصه های رباب
از آن زمان که شنیده است ماجرای رباب
به سوز سینه ی گهواره داغ غم زده است
شرار زخم دل خون لای لای رباب
طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب
لالا گلم ، عزیز دلم ، اصغرم بخواب
شرمنده ام که شیر ندارم …به سینه ام
ناخن مکش تو خاک مکن بر سرم بخواب
سایت تبیان زنجان