کد خبر : 8090
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 خرداد 1393 - 16:52

تعریف بازی‌درمانی/روانشناسی

تعریف بازی‌درمانی/روانشناسی

بازی، وسیله طبیعی کودک برای بیان و اظهار “خود” است. آلفرد آدلر(Alfred Adler)، روان‌شناس معروف می‌گوید: “هرگز نباید به بازی‌ها به عنوان روشی برای وقت‌کشی نگاه کرد.” و یا گاری لندرث(Gary Landers)، اظهار می‌دارد که “بازی کردن برای کودک، مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال. بازی و اسباب‌بازی، کلمات کودکان هستند.” متاسفانه هیچ

بازی، وسیله طبیعی کودک برای بیان و اظهار “خود” است. آلفرد آدلر(Alfred Adler)، روان‌شناس معروف می‌گوید: “هرگز نباید به بازی‌ها به عنوان روشی برای وقت‌کشی نگاه کرد.” و یا گاری لندرث(Gary Landers)، اظهار می‌دارد که “بازی کردن برای کودک، مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال. بازی و اسباب‌بازی، کلمات کودکان هستند.” متاسفانه هیچ تعریف واحد و جامعی در مورد بازی وجود ندارد. تنها تعریفی که اغلب بدان استناد می‌شود از اریکسون(Erik Erikson) است که می‌گوید: “بازی عملکرد خود است، کوششی جهت هماهنگ کردن فرایندهای جسمی و اجتماعی خویشتن”.[1]

تعریف بازی‌درمانی
  بازی‌درمانی، روشی است که به یاری کودکان پرمشکل می‌شتابد تا بتوانند مسائل خود را به دست خویشتن حل کنند و در عین حال، نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که بازی برای کودک، همانند یک وسیله طبیعی است با این هدف که او بتواند خویشتن و همچنین ویژگی‌های درون خود را شناخته و بر آن اساس عمل کند. در این نوع درمان، به کودک فرصت داده می‌شود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق بازی بروز داده و آنها را به نمایش بگذارد. همانند آن‌گونه از درمان‌هایی که افراد بزرگسال از طریق آن با “سخن گفتن” مشکلات خود را بیان می‌کنند.[2]
  این روش، در مورد کودکان سه تا هشت سال به‌کار می‌رود که مشکلات خانوادگی(مانند طلاق والدین) دارند، ناخن می‌جوند، دچار شب‌ادراری‌اند، مهاجم یا بی‌رحم هستند، در روابط گروهی موفق نیستند و یا قربانی سوء استفاده از کودکان شده‌اند. این نوع درمان در مورد تعلیم و تربیت کودکان استثنایی نیز به‌کار می‌رود که عدم توانایی‌شان موجب آشوب و اضطراب در آنهاست.[3]
اصول بازی‌درمانی
در بازی‌درمانی باید:
·        رابطه‌ای نیکو میان کودک و مشاور برقرار شود و کودک مورد پذیرش او قرار گیرد.
·        به کودک‌، آزادی عمل داده شود تا در صورت تمایل در بازی شرکت کند.
·        فضا و مکان بازی مناسب و آرام باشد.
·        کودک، تشویق به تلاش و فعالیت شود و به خاطر اشتباهاتش مورد سرزنش قرار نگیرد.
·        قوانین بازی، ساده و قابل درک باشد و محدودیت‌ها به حداقل کاهش یابد.
·        به گفتار و احساسات کودک کاملا توجه شود.
·        مدت و زمان بازی متناسب با سن کودک باشد.[4]
روش‌های بازی‌درمانی
مشاور در بازی‌درمانی، از یکی از سه روش زیر استفاده می‌کند:
روش غیرمستقیم: مسئولیت اداره جلسه تا حد زیادی به خود کودک محول می‌شود. مشاور، کودک را تشویق به بازی می‌کند و با تفسیر به‌موقع اعمال و حرکات کودک، درصدد کمک به او در جهت تغییر رفتار برمی‌آید.
روش مستقیم: مشاور، تا حد زیادی مسئولیت اداره جلسه و هدایت فعالیت‌ها را به عهده می‌گیرد و از کودک می‌خواهد تا مشکلاتش را از طریق بازی با وسایل بیان کند و پس از شناخت مشکل، راه‌حل‌هایی مناسب ارائه می‌دهد.
روش انتخابی: پس از آنکه کودک بازی با وسایل را شروع کرد، مشاور به دقت اعمال و گفتار کودک را تحت نظر می‌گیرد و در برخی موارد به بازی کودک جهت می‌دهد. مشاور پس از تفسیر و نتیجه‌گیری از عملکردهای کودک، راه‌حل‌هایی مناسب برای مشکلات او ارائه می‌دهد. اگر کودک تمایل به بازی نداشته باشد، مشاور باید او را تشویق کند. اگر کودک ساکت بماند و بازی نکند، مشاور بازی با اسباب‌بازی‌ها را شروع می‌کند و به‌تدریج از کودک دعوت می‌کند که در بازی شرکت کند.
ویژگی‌های بازی‌درمانگران
  برای اینکه درمانگر در بازی‌درمانی موفق باشد، باید از سه ویژگی زیر که لازمه شخصیت هر درمانگر در بازی‌درمانی است، برخوردار باشد:
·        قابل اعتماد بودن
·        پذیرش(پذیرا بودن)
·        احترام به کودک.[5]
 
کاربردهای آموزشی بازی‌درمانی
  برخی از تکنیک‌های بازی‌درمانی را می‌توان در موقعیت‌ها و زمینه‌های آموزش به‌کار برد. معلمان کلاس برای تفسیر بالینی بازی، تعلیم ندیده‌اند با این وجود، می‌توانند با استفاده از فعالیت‌های بازی به کودکان برای یادگیری رفتارهای سازگارانه‌ی بیشتر، مانند مهارت‌های ارتباطی، توانایی حل مسئله، رفتارهای اجتماعی متناسب(مانند شیوه‌های پرخاشگرانه‌ی حل تعارضات) و عرف یا آداب و رسوم اجتماعی کمک نمایند، ضمنا می‌توانند کودکان مسئله‌ساز را در موقعیتی که اساسا با کلاس معمولی تفاوت دارد، تشخیص دهند.
  بازی، وسیله‌ای طبیعی برای رشد و گسترش مهارت‌های ارتباطی کودکان است. کودکانی را که به خاطر عدم توانایی در برقراری ارتباط کلامی دچار محدودیت‌های زبانی هستند، می‌توان با بازی‌ها و فعالیت‌هایی مواجه ساخت که آنها لزوم فهم و استفاده از زبان را درک می‌کنند. مانند بازی‌ای که در آن سیمون می‌گوید، لازم است آنها به دستورات گوش داده و مطابق با آن عمل کنند و بازی عروسکی که نیازمند صحبت کردن برای عروسک‌هاست.[6]
  کودکانی را که مهارت‌های ارتباط کلامی ضعیف آنها، ناشی از اختلالات عاطفی است و ویژگی‌هایی مانند کمرویی یا رفتارهای دوری‌گزینی دارند، می‌توان در گروه‌های کوچک و در جلساتی شرکت داد که در آن، کودکان دارای اعتماد به نفس و معاشرتی حضور دارند. کودک دارای اعتماد به نفس همانند یک مدل یا الگو برای کودکان ترسو است و از آنجا که در گروه کوچکتر از کودکان قرار می‌گیرند، می‌توانند به همان سادگی به صمیمیت دست یابند که ممکن است در گروه‌های بزرگ معمولی و در موقعیت کلاس‌های عادی به وجود نیاید.
  رفتار حل مسئله، یکی از عناصر مهم در بازی‌های مختلف است، بازی‌هایی  مانند منوپولی)روپولی قدیم) موقعیت‌هایی را برای تصمیم‌گیری فراهم می‌کند. آنها کودکان را وادار می‌کنند تا پیش از برگزیدن یک راهبرد، رفتارهای انتخابی متعدد را مورد توجه قرار دهند، همانند خرید کردن یا خانه ساختن.
  همچنین، معلمان می‌توانند بازی‌ها یا فعالیت‌هایی را ابداع کنند که با ارائه آنها به کودکان مشکل‌دار، بتوانند به حل مسئله بپردازند. برای مثال اگر یک فعالیت اجتماعی در قالب شرایط مشکل‌آفرین تعریف شود، کودکان می‌توانند در طی بازی به کشف و جستجو در رفتارهای اجتماعی بپردازند(مانند اینکه یک فرد فقیر که نمی‌تواند شغلی پیدا کند، چگونه می‌تواند برای غذا پول به دست آورد) و برای ارائه راه‌حل‌هایی که از لحاظ اجتماعی قابل قبول‌اند، پاداش‌های متنوعی داده شود. همچنین درباره مشکلات اجتماعی و با توجه به موضوع‌های مربوطه، کودکان می‌توانند به ایفای نقش پرداخته و راه‌حل‌هایشان را به‌طور تجسمی به تصویر بکشند.[7]

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی را وارد نمایید *